زنه به دوست ازادارش گفت:غصه نخوردرسته که خونت سوخته وشوهرتم توش سوخته ولی دنیاکه به آخرنرسیده.راستی موقع آتش سوزی شوهرت کجابود؟زن اشکاشو پاکردوگفت:خدابیامرزازخستگی خوابش برده بودمن هم دلم نیومدبیدارش کنم